علي دايي در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارس در خصوص اتفاقات بازي روز گذشته و مشکلاتش با باشگاه پرسپوليس صحبتهايي را مطرح کرد. فارس: چرا پرسپوليس در همه مسابقات مثل بازي روز گذشته مقابل سپاهان بازي نميکند؟ فارس: کسب 3 امتياز مقابل الوحده انگيزه خوبي نبود؟ فارس: ميشود منظورتان را شفافتر بيان کنيد؟ فارس: چرا ابتداي فصل اين حرفها را نزديد؟ فارس: بازي با سپاهان چگونه بود؟ فارس: يعني نبود بازيکنان اصلي شما اينقدر مهم بود؟ فارس: ماجراي نورمحمدي تمام شد؟ فارس: اما مدير حقوقي باشگاه پرسپوليس معتقد است که شما اشتباه ميکنيد؟ روز شنبه ساعت 16:30 سر تمرين پرسپوليس رضا نورمحمدي به من گفت که روزنامهها نوشتهاند نميتوانم در بازي برابر سپاهان به ميدان بروم. من گفتم، رضا مگر ميشود؟ سپس در مقابل اعضاي کادر فني به آقاي رسايي زنگ زدم و از قصد بلند بلند صحبت کردم. ايشان به من گفت روز جمعه به آقاي خوردبين اعلام کرده که نورمحمدي نميتواند مقابل سپاهان بازي کند که خوردبين هم گفت اين موضوع درست نيست، حالا من ميپرسم چه کسي بايد اين موضوع را به من بگويد؟ چه فردي بايد جواب مردم را بدهد؟ چه فردي بايد تيم را تمرين بدهد؟ درست است خيليها به من ميگويند نورمحمدي يک بازيکن بود اما من هم برنامه ريزي خودم را داشتم. فارس: اتفاقات با همين ماجراي نورمحمدي تمام ميشود؟ فارس: گفتهايد که با بازيکنان شما تماس ميگيرند. در اين باره صحبت ميکنيد؟ فارس: ماجرا فقط از سوي اين يک بازيکن مطرح شد؟ فارس: ديروز گفتيد ساکت به شما پيشنهاد داده بود، فقط از سپاهان پيشنهاد داشتيد؟ فارس: الان مشکل شما با چه کسي است؟ فارس: حرف پاياني؟
تازهترين انتقادات دايي از مجموعهاي که در آن فعاليت ميکند را بخوانيد.
سؤال خوبي پرسيديد. به نظر من بايد شرايط و انگيزه فراهم شود که يک تيم و يک بازيکن موفق باشد. ما در بازي مقابل الواحده هيچ انگيزهاي نداشتيم. حتما بچهها هم در دل خودشان گفتند چرا بايد در آن بازي خوب باشند. بالاخره من و برخي از آقايان بايد انگيزهاي بدهيم که يک بازيکن، خوب بتواند در زمين بجنگد و حقش را بگيرد.
اگر ما اين 3 امتياز را ميگرفتيم براي موقعيتمان چه فرقي ميکرد؟ باز هم ميگويم در آن بازي خوب نبوديم و باختيم اما حرف من اين است که بازيکن بايد انگيزه داشته باشد تا موفق شود.
موقعي که الاتحاد را ميبريم نه پاداشي به بچهها ميدهند و نه انگيزهاي. چه فايدهاي دارد، حتما يک بازيکن و يک فرد در دل خود اين حرفها را ميزند. من نميگويم همه چيز خوب است اما دادن انگيزه به يک بازيکن و يک تيم امري بسيار طبيعي است.
اول فصل همه حرفها را گفتهام. ما به 3مسافرت خارجي در ليگ قهرمانان آسيا رفتيم. نه در عربستان و نه در امارات پول توجيبي نگرفتيم. پس اين انگيزهها بايد از کجا بيايد. براي خودم نميگويم، براي بازيکنان ميگويم. وقتي آنها ميشنوند در تيم ديگر فلان کار شده خب معلوم است انگيزهشان کم ميشود. بالاخره من معتقدم در يک تيم يا بايد انگيزه مالي به وجود آيد و يا بايد انگيزههاي حمايتي باشد. بهتر است زياد درباره اين موضوع حرف نزنم.
اين ديدار حيثيتي بود، ما با تيم بزرگ و قهرماني مثل سپاهان بازي ميکرديم. پيروزي و تساوي مقابل چنين تيمي در اصفهان راحت نيست. آنها آمده بودند در خانه خودشان پيروز شوند و جشن قهرماني بگيرند اما بچههاي ما با انگيزه دلي خودشان بدون اينکه توجهي داشته باشند چند مصدوم و محروم داريم آنها را متوقف کردند و من هم از بازيکنانم تشکر ميکنم.
حداقل گر بخواهيم حساب کنيم به طور ميانگين هميشه از 7 يا 8 بازيکن نميتوانستم استفاده کنم اما بچهها مقابل سپاهان بسيار با انگيزه بودند. شما ميدانيد سپاهان تمام تيمها را در خانه خودش اذيت ميکندو حداقل در هر بازي 10 موقعيت دارد. چون تيم و بازيکنان خوبي دارد، در هر بازي حداقل 10موقعيت دارد اما ما در اين بازي به آنها اجازه اين کارها را نداديم و فقط يک يا دو موقعيت به آنها داديم. آنها توانشان بالا بود اما ما همه با هم کمک کرديم تا مقابل سپاهان بازنده نباشيم.
چه حرفي بزنم؟ من ميگويم خود بازيکن که نميتواند برود حقش را بگيرد، باشگاه بايد اين کار را بکند. هر کس يک وظيفهاي دارد. اين همه کارمند در باشگاه پرسپوليس حقوق ميگيرند آن هم از پول بيتالمال، کار اين افراد چيست؟ من تازه روي نورمحمدي برنامهريزي کرده بودم اما به يکباره يک روز قبل از بازي به من ميگويند او محروم است. چرا بعد از بازي با الوحده نگفتند؟ موقعي که آقايان دنبال پيگيري کار نميروند، نميدانند چه خبر است.
ديدم ايشان مصاحبهاي در سايت و روزنامه خودشان انجام داده است که ما باعث شديم محروميت نورمحمدي کمتر شود. من اين را ميگويم که شما اصلا نميدانستيد که نورمحمدي چند جلسه محروم است؟ شما برويد صورت جلسه کميته انضباطي را نگاه کنيد. اگر يک نفر از پرسپوليس آن را امضا کرده باشد گردن من را بزنيد.
خير، اگر بخواهم در مورد اتفاقات صحبت کنم 3 روز بايد بايستم و حرف بزنم. راستي اين را يادم رفت بگويم که من بعد از اين ماجرا از خوردبين همه چيز را پرسيدم که ايشان هم قبول کرد صحبتهاي مسئولان باشگاه درست نيست. آقايان، نامهنگاري شما شنبه صبح بوده است.
يک بازيکن به من گفت يک آقايي که من دوست ندارم اسم ايشان را بياورم و در اين فوتبال تا دلتان بخواهد دلالي ميکند، به من زنگ زده و از طرف فلان فرد اعلام کرده که پرسپوليس آماده عقد قرارداد با شما است و با هيچ کس حرف نزن تا انتهاي فصل. اگر بازيکنان تيم من اين مسائل را بشنوند و بپرسند، بايد به آنها چه گفت در اين شرايط حساس پرسپوليس.
خير، يک بازيکن مليپوش هم قبلا به من گفت که يکي از همکاران برخي از آقايان به من زنگ زده و گفته براي فصل آينده خودت را آماده کن. حالا من نميدانم اين آقا از دور و اطراف باشگاه است و يا چه کاره است. البته حق طبيعي باشگاه است که براي فصل آينده خودش تصميم بگيرد اما چرا با من و بچهها در اين شرايط حساس اين طور رفتار ميکنيد. در تمام دنيا سرمربي تصميم ميگيرد که کجا بايد اردو تشکيل شود اما برخي از آقايان به اسپانيا و آلمان رفتند تا از کمپها ديدن کنند تا اردوي پرسپوليس برگزار شود. آيا اين حرفهاي است؟ آقايان من مربي هستم و بايد بگويم کجا بايد اردو برگزار شود، من بايد برنامه بدهم. من ناراحتم، دلم گرفته که چرا با من شفاف نيستند. با من شفاف باشيد. من به خاطر رفاقت آمدم. نميخواهم بازارگرمي کنم اما به خاطر پول به پرسپوليس نيامدهام. من و خداي خودم ميدانم که به عشق اين تيم آمدهام.
يکي از تيمها سپاهان بود اما من و خداي خودم ميدانيم تيمي بود که 3 برابر پرسپوليس به من پول ميداد اما من گفتم خير. حتي حرفهاي ديگري هم با من زد اما گفتم نه و به خاطر هواداران و عشق و علاقه قلبيام به اين باشگاه به پرسپوليس آمدم.
بايد به آقايان بگويم يکسري آدمهاي ريزه را نفرستيد به من زنگ بزنند و درباره مسائل مختلف حرف بزنند. کسي را واسطه نکنيد. اگر حرفي داريد به خودم بگوييد و جوابش را بشنويد. من از کسي جز خدا نميترسم. من يک حکم گرفتهام و الان هم در پرسپوليس هستم. 25 سال در اين فوتبال با تمام وجودم عرق ريختهام. اگر الان علي دايي هستم اين حکم من را خدا امضا کرده و با او طرف هستم و هيچ کس نميتواند من را از خدا جدا کند چون حکم من را او امضا کرده است. علي دايي با يک امضا نميآيد و با يک امضا هم محو نميشود.
به اين بازيکنان افتخار ميکنم و انشاء الله بتوانيم از خجالت هواداران دربياييم. از ته قلبم آرزو ميکنم شرمنده اين هواداران نباشم. البته هواداران واقعي پرسپوليس که هميشه يار و ياور دايي بودند من را تشويق کردند و من هميشه شرمنده آنها هستم. اميدوارم خداي بزرگ آنقدر به من عزت بدهد که اين هواداران از من راضي باشند. براي من مهمترين چيز رضايت هواداراني است که هر چه دارم از آنها است. اميدوارم آنها در اين روزهاي حساس پرسپوليس و بازيکنانش را بيشتر حمايت کنند تا به لطف خدا بتوانيم در بازيهاي آينده موفق باشيم.
نظرات شما عزیزان: